از غریبه ای توی خیابان چیزی میپرسی و او با لبخند و حوصله جوابت رامیدهد،
وقتی مهمونات دستور غذایی رو ازت میپرسن،
وقتی هدیه ات را باز میکند و چشمهایش از خوشحالی برق میزند،
از خیابان که رد میشوی راننده ای که حق تقدم با اوست برایت میایستد و با خوشرویی اشاره میکند که رد شوی ،
وقتی دیر رسیده ای و میگوید خودش هم الان رسیده اس،
وقتی کسی را میخندانی،
وقت حرف زدن کلمه ای را گم میکنی و او زود حدسش میزند،
عجله داری که از چهار راه رد شوی و چراغ سبز میماند،
مسیرت با مسیر بعدی تاکسی یکی است،
فوت کردن قاصدک،
وقتی تو رو میرسونه و تا داخل خونه نشدی راه نمی افته،
نسیم خنک تو تابستون،
لحظه بیدار شدن از خوابی بد،
پیچ آخر جاده و سوسوی چراغ های شهر،
وقتی اخم کرده اما نمیتواند جلوی خنده اش را بگیرد،
وقتی به جای خداحافظی میگوید....میبینمت،
وقتی کسی یادش میماند که از چه چیزهایی خوشت میاید،
هوای توی گل فروشی،
بوی عطر گل نرگس،
کودکی در آغوش دیگری است اما دستانش را دراز میکند تا تو بغلش کنی،
وقتی سر امتحان یهو جواب یک سوال یادت بیاد،
آخر شب که همه خوابند ..آرامش و سکوت
و ... .
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:شرمنده آبجی.فقط خاستم خودشیرینی کنم.
پاسخ:چرا اینقدر عصبانی.کوتاه بیا یه جور با صحبت حلّش کنیم!!!!!
موضوعات مرتبط: نوشته ها ، ، ، ،
برچسبها:
.: Weblog Themes By Pichak :.