محبت ساده

در امتحان پایان ترم دانشکده پرستاری استاد ما سوال عجیبی مطرح کرده بود.من دانشجوی زرنگی بودم و داشتم به سوالات به راحتی جواب میدادم تا به آخرین سوال رسیدم.

نام کوچک نظافتچی دانشکده چیست؟

سوال به نظرم خنده دار آمد.در يول چهار سال گذشته،من چندین بار این خانم را دیده بودم.

ولی نام او چه بود؟!من کاغذ را تحویل دادم.در حالی که آخرین سوال امتحان بی جواب مانده بود.

پیش از پایان آخرین جلسه،یکی از دانشجویان از استاد پرسید:

استاد،منظور شما از طرح آن سوال چه بود؟

استاد جواب داد : در این حرفه شما افراد زیادی را خواهید دید.همه ی آنها شایسته ی توجه و مراقبت شما هستند.باید آنها را بشناسید و به آنها محبت کنید حتی اگر این محبت فقط یک لبخند یا یک سلام دادن ساده باشد.

من هرگز آن درس را فراموش نخواهم کرد.


موضوعات مرتبط: داستان های کوتاه ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:محبت,پرستاری,نظافتچی,استاد,امتحان,ترم,دانشکده, | 18:15 | Morteza |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد